نگرانی های تمام ناشدنی!
*هرم پور
نگرانی های تمام ناشدنی!
چند روز پیش آموزگار پرتلاش فرزندم در یکی از مدارس شهر در انجمن کلاسی و در بین والدین دانش آموزان عنوان میکرد؛ «به دانش آموزان کلاس، نقاشی با موضوع آزاد داده است. یکی از دانش آموزان تصویر بانویی با وضعیت نامناسب را نقاشی کرده و تحویل داده است. علت را جویا شدم، متوجه شدم در خانه ماهواره دارند.» برای خودم کمی عجیب بود، اما غریب نبود. شاید من هم جزو آن دسته از شهروندانی باشم که بنا به وضعیت کار رسانه ایشاید من هم جز آن دسته از شهروندانی باشم که بنا به وضعیت کار رسانهای و سرک کشیدنهای مداومم به این طرف و آن طرف، عمق دغدغههای این معلم شریف را در کنار فاجعهای که در این کشور به صورت کاملاً خاموش در حال روی دادن است، بیشتر از دیگران متوجه میشوم، بیشتر از دیگران نگران وضع تربیت نسل فردا و فراوانتر از دیگران دغدغهمندِ آموزهها و آموختههایی هستم که فرزندان مان را تربیت میکند و پدران و مادران هیچ نقشی در آن ندارند!! وضع اقتصادی بسیار نامناسب اغلب خانوادهها، باعث ایجاد خلأ بزرگ وجود کالاهای فرهنگی مطلوب و دلخواه در سبد خرید آنها شده است، وضع تحریمها و کمبود اعتبارات و بودجههای عمومی کشور، طبق معمول بیشترین و کمرشکنترین ضربهها و فشارها را به ستون فقرات جامعه یعنی آموزش و پرورش وارد کرده و اغلب مدارس را به نوعی ورشکستگی پنهان سوق داده است، ماهواره و فضای مجازی مبتنی بر خوراک و دادههای غیر وطنی در ماراتن نفس گیرِ جذبِ مخاطب و محتوابخشی به جامعه هدفش، نه به میزان یک قدم یا صد قدم که به اندازه سالها از رادیو و تلویزیون ما جلو افتاده است و تنها دل خوشکنکهای آماری از درصد مخاطبان و رضایتمندان از برنامههای تولید داخل را برایمان باقی گذاشته و با استهزا، دل بستن ما را به این آمار مسخره میکند! در این مثلث شوم مشکلات اقتصادی، حمله فضای مجازی، تلاشهای رسانه ملی که نه چندان پیشرو ولی سالم است، نقش خانواده در تربیت فرزندان تقریباً کمترین میزان و نقش رسانهها در فضاسازی برای آنها تقریباً بیشترین میزان است. قطعاً از چنین نسلی نباید در فردای کشور، انتظار کارهای فوق العاده در بسترسازی و پیشبرد اهداف تمدن فاخر ایرانی - اسلامی را داشت. نسل فردا با چنین مشکلاتی و با چنان تربیتی که امروز ذکرش رفت، حداکثرش نخبگانِ مستعدِ فوق العادهای در علم و فن خواهند بود که شاید مضامینی مثل خانواده، ایثار، ارزشهای معنوی، هویت، عشق، تفکر و تعمق، محبت و همنوع دوستی و تربیت انسانی، مفاهیمی غریب یا دور از ذهن برایشان باشد، همان نسلی که برای خوانندهای پرحاشیه از روی علاقهای که همین رسانهها و همین خلأ حضورها برایش فراهم کرده است، ظرف چند ساعت خانهای با 14 میلیون آجر علاقهها وتأییدها بنا میکند و او را در خود پناه میدهد! و البته برای فرهنگ سازی و الگوپذیری از داشتههای داخلی اش، به عمد یا به سهو، حاضر نیست حتی یک آجر روی آجر بگذارد. دکتر اسلامی ندوشن در مقدمه کتاب کارنامه سفر چین مینویسد:« مائو از یاد برده بود آدمیزاد موجود پیچیده ای است. گرسنگی پیدا داریم و گرسنگی ناپیدا. اگر گرسنگی پیدا با نان فرو مینشیند، آن دیگری را داستان دیگریست. همه تاریخ بشر بر گرد این داستان شکل گرفته است.» همه اینها را گفتم که آخرش بنویسم؛ داریم روزگار سختی را میگذرانیم، کنار هم، اما بی خبر از همدیگر هستیم. در این روزگار سخت و پر محنت که به دلیل وجود مؤلفه های متضاد و متغیر، نمی دانم و جرأت نمیکنم بگویم تا چه وقت ادامه پیدا خواهد کرد، فقط از آب و نان مان کم نشده یا لباس و پوشاک و اجاره و مسکن و خودرو و خدمات مان گران نشده است، بلکه چارچوب های بسیار بسیار مهم و گرانبهاتری در حوزه تربیت فرزندان مان در آستانه اضمحلال و فروپاشی قرار گرفته اند که بسیار بیشتر از راه آهن ، جاده ، خشکسالی، مرز، صنعت، مهاجرت، زرشک و زعفران و عناب استان مهم هستند. اجازه دهید شفاف بگویم که بسیاری از کارشناسان، صاحب نظران و تحلیلگران آماری، نسبت به آینده نگرانند. وقتی کسی به فکر نیست و ظاهراً هم قرار نیست کسی به فکر باشد، حداقل خودمان با تغییر نگاهمان و تغییر در رویکردهایمان، به فکر خودمان باشیم و برای آینده چاره ای بیندیشیم.(لطفا نظر و پیشنهاد خود در رابطه با یادداشت های روزنامه را به شماره 09304943831 ارسال فرمایید)
گروه خبری : ویژه های روزنامه آوا
منبع :
آخرین ویرایش : 1398/08/15 -- 19:51:17
نویسنده : واحد تحریریه
تعداد بازدید : 34
|